علی حامد ایمان
hamed_iman@hotmail.com
سوال اساسی در این برهه از زمان برای حركت ملی آذربایجان این است كه این حركت بر اساس چه راهبردی می خواهد و یا می تواند به حقوق حقه ملت آذربایجان برسد؟ پاسخ هر چه باشد بیش از آن كه یك برنامه راهبردی باشد، یك نظر شخصی است و ترویج همین نظر شخصی به عنوان برنامه راهبردی حرکت، كار را به جایی می رساند كه حركت ملی آذربایجان در حركت خود یك گام به پیش و چند گام به پس گام می نهد. البته وجود نظرات مختلف در طیف وسیع حركت ملی آذربایجان یك امر طبیعی و بدیهی است ولی مشگل اینجاست كه اكثر این نظرات بر اساس یك تئوری و یك نظریه قابل دفاع ارائه نمی شود. طیف وسیعی در حركت ملی آذربایجان وجود دارد كه معتقد است در این برهه از زمان از راه های مدنی بهتر می توان حركت را راهبری كرد. ما با تكیه بر پیشینه مطبوعاتی و رسانه ای قابل دفاع خود، تجارب سنگین و هزینه بر و همچنین بر اساس برآیند نظرات طیف روشنفکری حرکت ملی آذربایجان، معتقد به این خط و مشی هستیم و از اول نیز در این راه گام نهاده ایم و هزینه گزاف آن را نیز، چه در درون حركت و چه در میان حاكمیت، پرداخت نموده ایم.
درست است كه ما معتقد به راهبرد مدنی هستیم ولی هیچگاه سعی نكرده ایم كه آن را به عنوان تنها تئوری موجود در حركت ملی آذربایجان تعمیم دهیم. از طرف دیگر سعی ننموده ایم كه تفسیری تنگ و باریك از این تئوری ارائه دهیم بلكه همواره تلاش کرده ایم قرائت ساختار شكنانه ی از این راه برد مدنی خود ارائه دهیم. تفسیر ساختار شكنانه از حرکت ملی آذربایجان یك روند جریان سازی است كه توسط نویسندگان شمس تبریز در اوایل سال 1376به راه افتاد و هم اكنون نیز در جریان است و امروزه تبدیل به یک گفتمان مسلط روشنفکری در حرکت ملی آذربایجان گردیده است.
ما می خواهیم با ایجاد یك جریان فكری منسجم و با قرائت متفاوت از مسایل، پیگیر مطالبات حقوق ملت آذربایجان باشیم یعنی جریان شمس تبریز قبل از ینكه یك تشكیلات سیاسی باشد یك جریان فكری و اندیشه ای در جامعه است كه توسط نویسندگان نشریه شمس تبریز به راه افتاد، نشریه ای که در کمتر از 4 سال برای همیشه متوقف گردید.
این جریان فكری علی رغم اینكه در لایه های روشنفکری و همچنین درونی حرکت ملی آذربایجان سخت فعال است، ولی همواره خود را نقدپذیر می داند و حتی در زمانهای لازم نیز خود را تا سر حد مرگ نقد كرده است. این نقد از جانب هر كسی هم كه باشد برای ما محترم است، چه نقد از درون باشد و چه نقد از نیروهای بیرونی و یا نقد از طرف آنهایی باشد که نظری متفاوت تر از ما دارند.
ما در مورد پیشرو و پس رو بودن این جریان فكری در حركت ملی آذربایجان قضاوتی نمی كنیم و آن را به افكار عمومی وا می گزاریم. ما تنها معتقدیم كه ما نیز جریانی هستیم در كنار سیر جریانهایی كه در ساحه های مختلف حركت ملی آذربایجان فعال هستند.
ولی در این میان طبیعی است كه جریانی هم وجود دارد كه به مانند ما به تحلیل حرکت نمی اندیشد، به مانند ما به مسایل و مشکلات آن نمی نگرد و به همین دلیل نیز به مانند ما عمل نمی كنند. این در تمام حركات و جنبشها امری طبیعی و قابل تحمل است. ولی آنچه در این میان غیر قابل تحمل می نماید این است كه عده ای می خواهند به این وسیله دست به تخریب این جریان فكری بزنند ولی از آنجایی كه این جریان فکری تنومند است و ریشه در ساختارهای درونی حرکت ملی آذربایجان دارد و به همین راحتی تخریب نمی گردد،در نتیجه تخریب را از آحاد آن شروع می كنند.
ما اگر تا به امروز ساكت بوده ایم و دم نزده ایم فقط به این خاطر بوده كه بگذاریم هر آن كس هر چه می خواهد بگوید، هر چه می خواهد بنویسد و مواضع خود را اعلام نمیند. ما اگر تا به حال در قبال تخریب این همه جریانهی مختلف فکری و مخصوصا شانتاژهای پوپولیستی و عوام فریبانه «گون آذ» تی وی سكوت كرده یم تنها به همین خاطر بوده كه ما زوال این تفكر تفرقه افكنی و تخریب آفرینی را بارها دیده ایم و اکنون نیز می بینیم. ین حق طبیعی هر كسی است كه خط و مشی مبارزه سیاسی خود را برگزیند ولی نمی تواند اصول اخلاقی را زیر پا نهند. برخی ها می توانند از تئوری رادیکالیزه شدن حرکت ملی آذربایجان به نفع خود استفاده كنند اما ما اجازه نمی دهیم كه در پشت آن سنگر بگیرند و به سوی تفکرات دیگر تیراندازی نمایند. متاسفانه برخی از جریانهای فكری خارج از کشور که دارای پایگاه قوی اجتماعی در درون حرکت ملی آذربایجان نیستند، بقای خود را در پناه تند روی تضمین شده می بیند. آنها طوری رفتار می كنند كه جامعه تصور كند تنها همین افراد بهترین مدافعان حقوق ملت آذربایجان هستند و دیگران خیانت كار و خیانت پیشه هستند. این افراد بری نیل به این اهداف خود مجبور از تند روی هستند. آنها می خواهند در پناه این روش و با پیوند دادن مواضع خود با حقوق ملت آذربایجان راه هر گونه انتقاد را بر خود ببندند. حركت ملی آذربایجان باید نسبت به این نوع تندرویهای برنامه ریزی شده حساس باشد و به آن واكنش نشان بدهد. حركت ملی آذربایجان اگر به آن درجه از رشد و بلوغ سیاسی خود نرسد كه نتواند تندرویها را در داخل خود كنترل كند محكوم به فناست، مخصوصا تندرویهایی كه به صورت هدایت و برنامه ریزی شده و خارج از جریان و روال طبیعی بازی به این حرکت تحمیل می گردد. ما معتقدیم که این نوع جریان ها و جریان سازیهای غیر طبیعی مرگ حرکت ملی آذربایجان را تسریع می کند و می خواهد حركت را به لبه پرتگاه نزدیك كند. حركت نباید اجازه دهد نگرشهای استبدادی به آن غالب ید و توان هر گونه نقد را از خود بگیرد. اگر سیاستها و عملكردهی تمامی جریانهی فكری در حركت مورد نقد قرار نگیرد حركت دچار آفت سكوت می گردد و آن وقت دیگران از ترس متهم شدن دم برنمی آورند و از آن انتقاد نمی كنند و در این زمان است كه حركت سیر قهقرایی خود را شروع می كند.
تا زمانی كه در حرکت ملی آذربایجان بر روی راهبرد خاصی به یقین و نتیجه نرسیده ایم، نمی توانیم آنهیی را كه طوردیگری می اندیشند از حركت برانیم و تا زمانی كه هدفهای راهبردی حركت مشخص نشده نمی توانیم ایدئولوژی های دیگر را در حركت ملی آذربایجان منفور اعلام كنیم. تلویزیون گون آذ تی وی در طول این همه سال کارنامه غیر قابل قبولی از خود برای ارائه راهبرد حرکتی در حرکت ملی آذربایجان به جا گذاشته است و نشان داده است که از ظرفیتهای لازم برای ارائه این تئوری در حرکت ملی آذربایجان برخوردار نیست. این را دیگر تمامی طیفهای روشنفکری در حرکت ملی آذربایجان می داند گرچه که دست اندرکاران این رسانه درپشت شعارهای عوام فریبانه جور دیگری وانمود کنند.
حركت ملی آذربایجان پس از این همه مسیر دور و دراز خود و پس از این همه هزینه های سنگین و نفس گیرخود، نباید در دست اینگونه نگرشهای استبدادی اسیر باشد و مثل بازیچه ای به هر طرف سوق داده شود. آذربایجان از آن همه است نه عده ای محدود كه فقط خود را متولی آذربایجان می دانند. ما باید آگاه باشیم كه چنین نگرشهای استبدادی ریشه ما را بر باد می دهد و مهلك ترین ضربه را به این حرکت مردمی می زند و مسیر قهقرایی آن را هموار می نماید.